دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
بهشت

حوزه/ این که خداوند نعمت های بهشتی را جسمانی و روحانی آفریده برای این است که بندگانش خواست ها و سلیقه ها و گرایش ها و علاقه های مختلف و متعدد دارند؛ برخی تمام لذات ها را در همان لذات جسمانی و حوریان بهشتی می بینند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، پاسخ به سؤالات و شبهات موجود در جامعه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.

- سؤال

چرا خدای متعال حوریان و زنان بهشتی را به انسان مؤمن وعده داده است. مگر چه ایرادی داشت فقط به تکامل و رشد معنوی و روحی وعده می داد؟

- پاسخ

در پاسخ به سؤال مزبور باید گفت:  

اولاً:  معاد و زندگی انسان در عالم آخرت محدود به حیات روحی نیست؛ بلکه زندگی روحانی و جسمانی است لذا لازم است که خداوند از هر گونه مواهب و لذاید اعم از جسمانی و روحانی بندگان صالح خود را بهره مند سازد و به همین جهت برای مؤمنان گذشته از نعمت ها و لذایذ روحانی نعمت ها و لذایذ جسمانی  نیز قرار داده است.

بی تردید اگر پاداش های خداوند تنها به امور معنوی و روحانی محدود می شد، و از نعمت های جسمانی نظیر حوریان بهشتی خبری نمی بود در واقع مؤمنان از بخشی از نعمت ها و لذت ها محروم می ماندند در حالی که نیاز داشتند و یا علاقه داشتند که آنها را نیز داشته باشند. [۱]

یکی از صاحب نظران ضمن بحث مبسوطی در این باره می گوید: از نظر قرآن مجید معاد هم جنبه جسمانی دارد و هم جنبه روحانی؛ چرا که انسان در آن صحنه با جسم و روح حاضر می شود و طبعاً باید در هر دو جنبه غرق مواهب و برکات الهی گردد، آنهایی که نعمت های بهشتی را معنوی و روحانی می پندارد و یا تنها پاداش و لذایذ معنوی و روحانی را کافی می دانند، در حقیقت از این نکته غافلند که انحصار نعمت های بهشتی به نعمت های روحانی مفهومش نفی معاد جسمانی است که برخلاف صریح قرآن است و اصولاً جسم و روح دو همزاد به هم پیوسته اند؛ همان گونه که در این جهان جدا از یکدیگر نمی توانستند به تکامل ادامه دهند در آن جهان نیز برای بهره گیری از مواهب الهی جدا از یکدیگر نمی توانند باشند و در نتیجه در بهشت باید هر دو جنبه جسمی و روحی انسان از نظر لذت بردن تأمین شود و تنها لذایذ روحی کافی نیست. [۲]

پس اگر خداوند پاداش مؤمنان را تنها محدود به امور معنوی و روحی می کرد اولین مشکل آن بود که مؤمنان از برخی از لذاید(یعنی لذایذ جسمانی) محروم می شدند.

ثانیاً: چه بسا مؤمنانی هستند که اعمال و عبادت های مختلف را برای رسیدن به نعمت هایی نظیر حوریان بهشتی و باغ هایی که میوه های رنگارنگ دارند و قصرهای کذائی، انجام می دهند؛ لذا حکیم بوعلی سینا در تعریف زاهد و عابد می گوید: «کسی که از متاع دنیا و مواهب آن دوری می کند زاهد نامیده می شود، و کسی که بر انجام عبادت ها مواظب است عابد نامیده می شود... د. و زُهد نزد غیرعارفان نوعی معامله است، گویا زاهد با اعراض از متاع دنیا می خواهد به متاع برتر در آخرت برسد، چه این که عبادت نزد غیر عارفان نوعی معامله است گویا عابد با انجام اعمالی در دنیا می خواهد به پاداش هایی در آخرت دست یابد. »[۳]

و خواجه طوسی در شرح کلام بو علی می گوید:

عابد و زاهد مانند تاجران اهل معامله هستند و برای اجرت کار می کنند و می خواهند در آخرت به خواست های روحی و جسمی خود برسند. [۴] بنابراین اگر خداوند پاداش را به امور معنوی و روحی محدود می کرد این عده افراد در واقع از حقشان محروم می شدند و یا لا اقل به اهداف مورد نظرشان نمی رسیدند.

پس این که خداوند نعمت های بهشتی را جسمانی و روحانی  آفریده برای این است که بندگانش خواست ها و سلیقه ها و گرایش ها و علاقه های مختلف و متعدد دارند؛ برخی تمام لذات ها را در همان لذات جسمانی و حوریان بهشتی می بینند.

برخی دیگر به اندازه ای بلند همت اند که مواهب بهشتی برایشان ناچیز است و پیوسته خواهان تماشای جلوه جمال دل آرای حضرت دوست هستند و کمتر از آن را برای خود اندک می دانند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. امام خمینی، چهل حدیث، ص ۴۳ و ۷۳ (بلکه همه آن کتاب) نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ ش

۲. ناصر مکارم، پیام قرآن، ج۵(معاد ۱)، ص ۳۵۲، نشر مدرسه امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ قم، ۱۳۷۷ ش

۳. ناصر مکارم تفسیر نمونه، مجلات:۱۸ ص ۲۲۸، ۲۲ ص ۴۳۸، ۲۴ ص ۴۵۷، ۲۳ ص ۲۱۷، ۸ ص ۳۸، ۱۰ ص ۱۹۶، ۲۲ ص ۴۹۸، ۲۰ ص ۴۰۵، ۲۱ ص ۳۲۳  و ۲۱۰، ۱۱ ص ۹۰، نشر دارالکتب الاسلامیه تهران ۱۳۷۸

پی نوشت ها:

[۱] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، نشر مدرسه امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ، ۱۳۷۰ ش، ج۶ (معاد ۲)، ص ۲۷۸

[۲] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، نشر پیشین، ج۶ (معاد ۲)، ص ۲۲۷

[۳] . شرح الاشارات و التنبیهات، نشر دفتر الکتاب، بی جا، ۱۳۷۹ ق، ج ۳، ص ۳۷۰

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha